ღ*ღ تو پایان همه چیزی ...ღ*ღ

هفته یازدهم

سلام نی نی جونم  سلام قربونت بشم خوبی مامان      این روزها مامان خیلی اذیتت می کنه  وهمه اش آتنا رو بغل می کنم    روز دوشنبه پای سمت راستم به شدت از تو لگنم درد می کرد   آنقدر که احساس می کردم در رفته  ولی دیروز خوب شد  20 شهریور نوبت دکتر داشتم  با مریم جون دختر خاله شهناز رفتیم  آخه اونم نی نی داره وواسه کنترل آمده بود  فشارم رو 8 بود  خانم مامایی که کمک دست خانم دکتر پرسید سر گیجه داری گفتم آره  ووزن...
1 مهر 1392

هفته دوازده

سلام قند عسلم خوبی مامان جون  امیدوارم خوب وسلامت باشی نفس مامان  مامان جون آتنا دم وشما بازدم  مامان عاشق هردو شماست  اگر خدایی نکرده مشکلی برای هردو شما پیش بیاد مامان می میره  خوب قشنگم بذار برات از این هفته ایی که گذشت بگم  هر چند گلم خودت میدونی  ولی مامان برات ثبت می کنه تا وقتی بزرگ شدی خودت بخونی  تو هفته گذشته یعنی یازده هفتگی شما  خاله جون مریم با فرزانه جون و همسر خاله از همدان به مشهد آمدن  خاله وهمسرش هر سال تولد امام رضا (ص) میان پا بوس آقا مون  ماجرا از خونه دایی جون شروع شد&nb...
29 شهريور 1392

روزهای انتظار

سلام تمشکم سلام مسافر کوچلوی من  امیدوارم حالت خوب باشه وجات گرم ونرم مامانی جون  عزیزم این روزها کمی خسته هستم ومیدونم روی تو هم فشار میاد وخسته می شی  آخه عزیزم خواهرت مریضه و من هم شب وروز درگیر خواهرتم  عزیزم با همون قلب کوچلوت واسه خواهرت آتنا جون دعا کن زود خوب بشه  این پست رو یک روز جلوتر میذارم چون شاید فردا نبودم  یعنی خدایی نکرده شاید خواهرت بستری بشه  عزیزم بسلامتی نه هفته رو پشت سر گذاشتیم ووارد هفته دهم از هفته های انتظار شدیم باز یک هفته نزدیکتر شدیم فقط 28 هفته دیگه تالحظه دیدار...
22 شهريور 1392

عزیزم تمشک کوچلوی من

سلام عزیزم  سلام فرزند عزیزم  شما و آتنا جون تنها داریی من از این دنیای بزرگید وقتی آتنا جون بدنیا آمد دکتر برای بارداری مجدد ممنوع کرد  گفت بارداری بعدی معلوم نیست سرت چه بلایی بیاد  من هرروز حرفش رو تو مغزم تکرار می کنم  اما باز توکل بخدا می کنم  خدایی که دوتا گل قشنگ بهم داده  یعنی راضی می شه این گلها بی باغبون بشن  نه فکر نکنم خدا خیلییییییییییییی مهربون امروز ظهر خواهرت خوابیده بودم یادم آمد از بدنیا آمدنش  من مادری نداشتم که پشت در اتاق عمل منتظرم باشه  ولی این بار یه مامان کوچلو جیگر دارم ...
15 شهريور 1392

هفته هشتم

    سلام عزیزم سلام الهی مامان فدات بشه امیدوارم جات راحت باشه  وتو دلم اذیت نشی  گاهی مجبورم آتنا جون رو بغل کنم  مامان هر دو تا گلهاش رو دوست داره  یـــــــــــــــــــــــه دنــــــــــــیـــــــــــــــا  شما در شروع هفته هشتم از زندگی آبیت هستی گل مامان  مواظب خودت باش  حالم زیاد خوب نیست حالت تهوع امانم رو بریده  از همه غذا ها بدم میاد اولیش گوشت نفرت دارم چه مرغ و چه گوشت قرمز وچه ماهیییییییییی فقط لواشک .آبلیمو آب قوره رو خیلیییییییییییییییی دوست دارم  هفته هشتم   اکنون اندازه کودک شما حدود 1.6 سانتی متر (در حدود اند...
8 شهريور 1392
1