هفته دوازده
سلام قند عسلم خوبی مامان جون
امیدوارم خوب وسلامت باشی نفس مامان
مامان جون آتنا دم وشما بازدم
مامان عاشق هردو شماست
اگر خدایی نکرده مشکلی برای هردو شما پیش بیاد مامان می میره
خوب قشنگم بذار برات از این هفته ایی که گذشت بگم
هر چند گلم خودت میدونی
ولی مامان برات ثبت می کنه تا وقتی بزرگ شدی خودت بخونی
تو هفته گذشته یعنی یازده هفتگی شما
خاله جون مریم با فرزانه جون و همسر خاله از همدان به مشهد آمدن
خاله وهمسرش هر سال تولد امام رضا (ص) میان پا بوس آقا مون
ماجرا از خونه دایی جون شروع شد
خاله مریم جون سرما خوردگی داشت
وما هرچی بهش گفتیم برو دکتر نرفت که نرفت
از اونجایی که بدن من ضعیف بود تا شب سرما خوردگی به بدن من هم نفوذ کرد
وسه شب تمام تب لرز ونفس تنگی وسوزش ریه ها مهمون من شد
وایییییییییییییییی مامانی چی بگم که ...............
رفتم دکتر برام آنتی بیوتیک نوشت ویک شربت
ولی سعی کردم از راه داروهای گیاهی درمان کنم که واشه شما ضرر نداشته باشه
ولییییییییییییی نشد که نشد عزیزم
جوشانده سرما خوردگی
شیر با سیر
عسل ولیموی تازه با آب
بخور سرکه سفید
نه بابا هیچ کدوم جواب نمیده
حالا خواهرت هم مریض شد
نه توان جمع وجور کردن خودم رو داشتم
ونه تحمل گریه های آتنا جون رو
همه اش یا تو بغلم بود یا رو پا
الهی بمیرم واسه هردو شما
آتنا که ویروس رو از من گرفت
وشما تمشک مامان که مجبور بودی تمام این خستگی رو تحمل کنی
ببخشید مامان جون
آتناجون تب شدید . استفراغ . تک سرفه .گریه های شدید وطولانی
در یک روز با بابا جون سه بار دکتر بردیمش
شب تا صبح گریه می کرد
و همش 5 دقیقه خواب وباز با جیغ بنفش بیدار می شد
و دکتری که شب با شوهر خاله جون ساعت 2 شب بردیم
گفت تنها راه حل مایعات زیاد تا تب فروکش کنه
ویک آمپول به آتنا جون زدن
خداروشکر دیگه از فردای اون روز آتنا جون روب بهبوده مامانی
وامروز که دارم اینها رو برات می نویسم
آتنا خواهرت خواب و خیلی بهتر از روزهای پیشه
وراحت می خوابه
واما خودم کمی بهترم ولی سرفه امانم رو بریده
میدونم صدا ها رو می شنویی و میدونی چطوری سرفه می کنم
از زور سرفه حالم بهم می خوره
کوچلوی من با همون دستهای کوچکت از خدا بخواه
مامانیت زود خوب بشه تا هم شما اذیت نشی
وهم رسیدگیم به خودم و خواهرت بیشتر بشه
و اما نفسم شما وارد هفته دوازده ام از زندگی آبیت شدی
مامان جون این هفته آخرین هفته از سه ماه اولی که با منی
وتا دیدارمون دقیقا 6 ماه دیگه مونده
هفته دوازدهم بارداری
اندازه کودک شما به حدود 5 سانتی متر یعنی تقریبا اندازه یک لیموترش رسیده است و حدود 15 گرم وزن دارد. صورت او به صورت یک انسان کامل شباهت بیشتری دارد
کودک شما چگونه تغییر می کند؟